جدول جو
جدول جو

معنی قورت دره - جستجوی لغت در جدول جو

قورت دره
(قَ یَ)
دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار، سکنۀ آن 240 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ را)
دهی کوچکی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز، سکنۀ آن 50 تن. آب آن از چشمه و رود خانه سقز. محصول آن غلات، لبنیات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ وَ)
دهی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت، واقع در 12هزارگزی باختر ساردوئیه. سر راه مالرو بافت به ساردوئیه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 170 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان پارچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ)
دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه شهرستان ارومیه، سکنۀ آن 98 تن. آب آن از باراندوزچای. محصول آن غلات، توتون، برنج، چغندر و حبوب و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قُ قَ عَ)
دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 299 تن. آب آن از رود آجرلو و چشمه. محصول آن غلات، نخود، بزرک و بادام. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 520 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
قوس وره. عاقرقرحا. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
دره ای در منطقه هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی